بر من روشن شده بود که هیچ یک از آنها (اعضای حلقه وین) در پی آن نبودند که حدّ بین علم و علم کاذب را مشخص کنند بلکه به حد فاصل علم و فلسفه اولی می پرداختند و می دیدم که ضابطه تمایز من از آنها بهتر است؛ زیرا اولا بر آن بودند که ضابطه ای بیابند که به موجب آن، متافیزیک چیزی خالی از معنا و مفهوم جلوه کند؛ در حالی که متافیزیک، سلف بسیاری از نظریه های علمی استثانیاً تمایز به صورت حد فاصل بین معنا و بی معنا فقط جای مسئله را تغییر می داد. همانطور که خود حلقه هم قبول داشت این امر مستم آن بود که معیاری جهت معنا و بی معنایی در دست داشته باشیم و به این منظور مسئله تأیید پذیری(اثبات پذیری)» را پذیرفته بودند و فکر می کردند که همان آزمایش و مشاهده است. ولی این کار صورت دیگری از همان ضابطه کهن استقرائیان بود و در حقیقت فرقی بین استقراء و تأیید پذیری وجود نداشت.

اما من معتقدم که علم، اصولا استقرائی و مبتنی بر تجربه و مشاهده نیست و هیوم این اسطوره را در هم ریخته است.

کارل پوپر، جستجوی نا تمام، ترجمه ایرج علی آبادی، نشر سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، صفحه96-97.

ضرورت ورود دانشجویان مدرسه عقل و وحی به حوزه تفکر انتقادی (بخش دوم)

ضرورت ورود دانشجویان مدرسه عقل و وحی به حوزه تفکر انتقادی (بخش اول)

متافیزیک پیشینه بسیاری از نظریه های تجربی است

معنا ,پذیری ,ضابطه
مشخصات
آخرین جستجو ها